بازارگرمی یک هنر است. در تمام تخصص ها واسطه ها یا دلال ها با درک درست از عرضه و تقاضا -به عنوان دو رکن بازار- آدم ها را به یکدیگر یا به مجموعه ها وصل می کنند و درصد خود را برمی دارند؛ یک معامله برد برد برای همه!
چه کسی که خانه می خواهد اما نمی داند کدام خانه خالی است یا اجاره داده می شود، چه مالکی که خانه دارد اما نمی داند چه کسی به دنبال اجاره کردن خانه است، سراغ ضلع سوم می روند: بنگاه دارها طرفین را به هم وصل و همه از این معامله سود می برند.
بازارگرمی، مرحله قبل از قرارداد است و در فوتبال، فصل نقل و انتقالات اوج بازارگرمی در همه جای دنیاست. فصلی که باشگاه ها بازیکن می خواهند و بازیکنان، باشگاه و قرارداد خوب، ایجنت ها در همین یک ماه به اندازه کل سال درآمد کسب می کنند. اما از همین توضیح مختصر مشخص می شود که نقل و انتقالات و به تبع آن بازارگرمی هم، خود یک تخصص است و اصول و قواعد و قوانین خود را دارد. اگر کسی بخواهد به غلط برای خود بازارگرمی کند، نه فقط نتیجه نگرفته و به جایی نمی رسد بلکه برعکس، می سوزد و از دایره خارج می شود.
سعید آذری در دهه ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ از جمله مدیران ورزشی و متخصص فوتبال ما بود. ذوب آهن با هدایت او نتایج آبرومندی می گرفت اما از وقتی باجناقش -علیرضا رحیمی- مدیرعامل پرسپولیس شد، او هم سودای استقلال به سرش افتاد تا رقابت در دربی اصفهان به دربی تهران برسد. در تمام این سال ها استقلال بارها مدیرعامل عوض کرده و هر زمان این صندلی خالی شده، نام سعید آذری در فضای مجازی به عنوان یکی از کاندیداها به گوش رسیده ولی همه چیز فقط در همان فضای مجازی بوده و خود او همه چیز را تکذیب کرده است. به همین نمونه اخیر نگاه کنید:
من در خصوص حضور در استقلال اطلاعی ندارم. بهترین مرجع برای پیگیری در این مورد مدیران باشگاه استقلال است. تاکید می کنم من در جریان اخبار منتشره رسانه ها در خصوص خودم نیستم.
کدام خبر؟ کدام رسانه برادر؟!
علی نظری جویباری سه شنبه هفته قبل در محل کار خود حاضر نشد و چهارشنبه استعفای او به طور رسمی اعلام شد. حتی اگر قرار بود کاندیدایی انتخاب و با او مذاکره شود، طبعا چند روزی طول می کشد تا با مراجع بالادستی هماهنگ کنند. چطور می شود که بلافاصله نام یک نفر «مثل همیشه» رسانه ای می شود؟!
این که می گوییم رسانه ای، خود مسئله بعدی است. رسانه های رسمی تابع قوانین هستند و تا خبری سند و مدرک نداشته باشد، منتشر نمی کنند. گمانه زنی هم که برای افراد فعال در عرصه است نه آن ها که سال هاست دیگر دور از فوتبالند. وقتی خود باشگاه نخواسته و خود فرد مدعی است که با او صحبتی نشده، چطور می شود این مسئله را به اسم خبر یا حتی گمانه زنی رسانه ای به خورد خلق الله داد؟
سعید آذری از همان روزی که شروع به فعالیت در فضای مجازی کرد، در حقیقت مهر «بایگانی» به کارنامه مدیریتی خود زد. حالا دیگر سال هاست خبر حضور او در استقلال در هیچ رسانه رسمی منتشر نمی شود چرا که همه می دانند استقلال در هیچ دوره ای چنین تمایلی نداشته و تلاش های قبلی آذری در دولت های مختلف به نتیجه نرسید. حالا چرا کماکان به همین مسیر و راه و روش ادامه می دهد، مشخص نیست اما نتیجه کاملا مشخص است: عشق یک طرفه تنها باعث دردسر است و بس!
اینجا را ببینید: