جهان صنعت نیوز – رابطه دلار و بورس در اقتصاد ایران رابطه ای پیچیده و چندوجهی است که نمی توان آن را به یک فرمول ساده خلاصه کرد. بررسی داده های بلند مدت و همچنین شرایط کنونی بازار گویای همین واقعیت است. از ابتدای اردیبهشت ماه، نرخ دلار آزاد از حدود ۸۲ هزار تومان به بیش از ۹۲ هزار تومان رسیده است؛ افزایشی که در گذشته می توانست به رشد شاخص کل منجر شود. با این حال شاخص کل بورس در همین مدت نه تنها رشد نکرده، بلکه از محدوده ۳ میلیون و ۱۳۰ هزار واحد به حوالی ۲ میلیون و ۵۶۲ هزار واحد سقوط کرده است. این رفتار معکوس نشان می دهد که واکنش بورس به رشد دلار به عوامل متعددی همچون ترکیب صنایع، منشأ افزایش نرخ ارز، فضای روانی بازار و سیاست های دولتی وابسته است. به همین دلیل جهش ارزی می تواند در مقاطعی موتور محرک بازار باشد و در زمانی دیگر، به عاملی برای رکود و خروج سرمایه تبدیل شود.
پیوند همیشگی دلار و بورس
بازار ارز و بازار سرمایه در اقتصاد ایران همبستگی بالایی دارند و تغییرات قیمت به طور مستقیم و غیرمستقیم بر ارزش سهام شرکت ها تأثیر می گذارد. در شرکت های صادرات محور، رشد نرخ ارز به معنای افزایش درآمد ریالی حاصل از فروش های خارجی است و این موضوع معمولاً به رشد قیمت سهام آنها منجر می شود. در مقابل برای شرکت هایی که وابستگی زیادی به واردات مواد اولیه یا کالاهای واسطه ای دارند، افزایش نرخ ارز به معنای بالا رفتن هزینه ها و کاهش حاشیه سود خواهد بود.
فرض کنید شرکتی صادراتی سالانه ۱۰۰ میلیون دلار محصول به خارج می فروشد. اگر نرخ دلار از ۴۰ به ۵۰ هزار تومان افزایش یابد، درآمد ریالی این شرکت از ۴ به ۵ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. افزایشی که می تواند سودآوری و جذابیت سهام آن را به شدت بالا ببرد. اما برای یک شرکت واردات محور همین تغییر نرخ ارز می تواند هزینه واردات مواد اولیه را حدود ۲۵ درصد افزایش دهد و بخش قابل توجهی از سود خالص را کاهش دهد.
با این حال اثر نرخ ارز تنها به ترازنامه شرکت ها محدود نمی شود. در شرایطی که دلار روند صعودی دارد، انتظارات تورمی نیز در جامعه افزایش می یابد. این انتظارات باعث می شود سرمایه گذاران برای حفظ ارزش دارایی های خود، به سمت بازار سرمایه حرکت کنند و همین جریان ورودی سرمایه می تواند شاخص بورس را در کوتاه مدت صعودی کند. این واقعیت در ارقام سال های اخیر به خوبی نمایان است. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۹۷ با جهش نرخ دلار از حدود ۴ هزار تومان به بیش از ۱۰ هزار تومان، شاخص کل بورس ظرف کمتر از شش ماه حدود ۹۰ درصد رشد کرد. در مقابل در سال ۱۴۰۰ که نرخ ارز کاهش نسبی یافت، واکنش بورس بسیار محدودتر و کندتر بود و رشد شاخص با شدت گذشته تکرار نشد.
هر چند این قواعد در تمام بازارهای سهام مصداق دارد اما این رابطه در ایران پررنگ تر از بسیاری کشورهاست. دلیل آن را می توان در ساختار اقتصاد، وابستگی بالا به درآمدهای ارزی و نقش نرخ ارز به عنوان سیگنال کلیدی در تصمیم گیری های سرمایه گذاری جست وجو کرد. به بیان دیگر، دلار در ایران نه فقط یک متغیر اقتصادی بلکه یک شاخص روانی و محرک مهم در حرکت بازار سرمایه است.
چرا جهش دلار همیشه بورس را صعودی نمی کند؟
اگرچه تجربه بازار نشان می دهد که رشد نرخ ارز در بسیاری مواقع به افزایش شاخص کل بورس منجر می شود، اما این رابطه همیشگی نیست. گاهی حتی با جهش قابل توجه دلار، بورس واکنش مثبت چندانی نشان نمی دهد و روندی راکد یا نزولی را طی می کند. روندی که طی چند ماه گذشته به وضوح خود را نشان داده است. این تفاوت رفتار دلایل متعددی دارد.
به لحاظ بنیادین ترکیب صنایع و وزن آن ها در شاخص کل نقش مهمی در واکنش بازار به تغییرات قیمت دلار ایفا می کند. زمانی که بخش بزرگی از ارزش بازار در اختیار صنایع صادرات محور است، رشد نرخ ارز باعث افزایش درآمد ریالی آن ها شده و می تواند شاخص کل را تقویت کند. اما اگر بخش های غالب بازار به واردات مواد اولیه وابسته باشند، افزایش نرخ ارز هزینه های آن ها را بالا می برد و اثر مثبت دلار بر شاخص کل را خنثی می کند.
ولی موضوع مهم تر مربوط ماهیت و منشأ افزایش نرخ ارز است. اگر رشد دلار با پشتوانه واقعی مانند افزایش قیمت جهانی کالاهای صادراتی یا رشد حجم صادرات همراه باشد، بازار سهام این تغییر را به عنوان فرصتی برای سودآوری ارزیابی می کند. اما اگر جهش نرخ ارز ناشی از شوک های منفی مانند تشدید تحریم ها، بحران ارزی یا افت تولید باشد، فضای روانی بازار منفی شده و سرمایه گذاران به جای ورود، سرمایه خود را خارج می کنند.
نکته مهم دیگر سیاست های اقتصادی و نظارتی دولت دولت است که می تواند مسیر اثرگذاری دلار بر بورس را تغییر دهد. در دوره هایی که رشد نرخ ارز با سیاست هایی مانند نرخ گذاری دستوری یا محدودیت های معاملاتی همراه می شود، بخشی از اثر مثبت افزایش دلار بر بازار سهام از بین می رود.
بررسی روند بلندمدت بورس و نرخ ارز نشان می دهد که حتی در دوره های صعودی دلار، شاخص کل همیشه با یک سرعت و شدت مشخص واکنش نشان نمی دهد. داده های ۱۷ ساله این دو بازار حاکی از آن است که واکنش بورس به رشد نرخ ارز کندتر و طولانی تر از واکنش آن به افت دلار است. به بیان ساده، وقتی دلار بالا می رود، اثر آن بر بورس با تأخیر و در چند مرحله دیده می شود، اما هنگام کاهش نرخ ارز، بازار سهام سریع تر خود را با شرایط جدید تطبیق می دهد.
این الگوی رفتاری نشان می دهد که جهش های ارزی همیشه به رشد فوری بورس منجر نمی شوند. گاهی شدت شوک ارزی و شرایط پیرامونی بازار باعث می شود اثر مثبت دلار بر سهام با فاصله زمانی ظاهر شود. حتی ممکن است در مقاطعی، فضای کلی اقتصاد یا سیاست های دولتی بخشی از این اثر را خنثی کند. به همین دلیل، صعود دلار را نمی توان همیشه به عنوان موتور روشن رشد بورس در نظر گرفت. آنچه تعیین کننده است، ترکیبی از شرایط بازار، شدت تغییرات نرخ ارز و واکنش فعالان اقتصادی به این تغییرات است.
به این ترتیب رابطه دلار و بورس بیش از آنکه واکنشی ثابت و مکانیکی باشد، به ترکیبی از ساختار بازار، شرایط کلان اقتصادی و انتظارات فعالان بستگی دارد. به همین دلیل جهش ارزی می تواند موتور محرک بورس باشد و یا در نقطه مقابل به عاملی برای بی ثباتی و رکود بازار تبدیل شود.