سایت خبری واکیکی
سایت خبری واکیکی
    حساب کاربری
    سبد خرید ( 0 )
      مبلغ قابل پرداخت
      مشاهده سبد خرید
      شرطی که با شاه درباره‌ی ساخت انرژی اتمی کردم/ سازمان انرژی اتمی در ابتدا حتی یک اتاق نداشت و در دفتر نخست وزیر مشغول به کار شدیم/ شاه برای انرژی اتمی خیلی عجله داشت

      شرطی که با شاه درباره‌ی ساخت انرژی اتمی کردم/ سازمان انرژی اتمی در ابتدا حتی یک اتاق نداشت و در دفتر نخست وزیر مشغول به کار شدیم/ شاه برای انرژی اتمی خیلی عجله داشت

      سایت خبری واکیکی

      1404/02/15
      شرطی که با شاه درباره‌ی ساخت انرژی اتمی کردم/ سازمان انرژی اتمی در ابتدا حتی یک اتاق نداشت و در دفتر نخست وزیر مشغول به کار شدیم/ شاه برای انرژی اتمی خیلی عجله داشت

      سرویس تاریخ «انتخاب»: اکبر اعتماد، موسس و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی بود. در سال ۱۳۴۷ به سمت اولین رئیس مؤسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی، که بدیل ایرانی مرکز ملی پژوهش‌های علمی (CNRS) در فرانسه بود، منصوب شد. در سال ۱۳۵۳ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست گرفت و این سازمان را بنیان نهاد. اعتماد تا سال ۱۳۵۷ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست داشت. این گفتگوها توسط فرخ غفاری در پاریس انجام شده است.

      خوب بخاطر دارم که همان روز یک شرط با اعلیحضرت کردم، اگر کسی اجازه داشته باشد با اعلیحضرت شرط بکند و آن شرط این بود که در کارانرژی اتمی هیچکس و به هیچ عنوان دیگر حق مداخله ندارد، مگر از طریق مراجع دولتی و علت این است که این مسائل فنی است و فوق العاده حساس است و جنبه سیاسی خاص دارد، طرحهای بزرگی است و پول زیاد در آن خرج می‌شود.

       بنابراین مثل طرح جاده سازی و ساختمان سازی و شهرک سازی و آب دادن و گاز دادن به خانه های شهرنیست که هر کسی بتوان بیآید و قضاوت بکند، بلکه مطلبی است تازه و بغرنج و باید بگذارند که یک سازمان فنی کارش را بکند مگر اینکه دولت یا مراجع دولتی یا مجلس یا مراجع مملکتی که بعلت مسئولیتی که دارند باید در اینکار نظر بدهند ولی هر نوع دخالت دیگری را باید بکل منع کرد که البته اعلیحضرت فرمودند که این طبیعی است و هویدا را مامورکردند که مواظب این داستان باشد که هیچ نوع دخالت و کارشکنی در کار این دستگاه نشـد.

       بعدازآن روز بنده تک و تنها شروع کردم به ساختن یک سازمان تازه و این دفعه چهارم بود که اینکار را کردم و شروع کردیم به مطالعه و در اول باید مطالعه میکردیم چون هیچ معلوم نبود که چکارمیبایستی کرد. اولین مطلبی که پیش میآمد این بود که اصلا در زمینه انرژی اتمی چکار باید بکنیم چون انرژی اتمی بیش از اینست که آدم فکر بکند ایجاد نیروگاه اتمی به فلان مقدار برای اینکه آدم بتواند یک مقداری قدرت انرژی اتمی را در مملکت ایجاد بکند یک مقداری فعالیت‌های دیگر لازم است که باید انجام بشود این فعالیتها هم یک راه خاصی نیست بلکه هر مملکتی بر حسب ساختش ، برحسب نیازهایش و بر حسب امکاناتش می‌تواند به راه‌های مختلفی برود، همینطور که کشورهای دیگ راه‌های مختلف رفتند راهی که هند رفته با راهی که فرانسه رفته یا راهی که کره جنوبی رفته بکلی متفاوت است برای اینکه هر سه این مملکت شرایط مختلفی دارند، بنابر این یک راه خاصی برای وارد شدن به انرژی اتمی در دنیا وجود ندارد، هر مملکت باید فکر خودش را بکند و راه خودش را پیدا کند.

      بزرگترین مسئله ما در آن روز بود که ما در ایران با شرائط سیاسی آن روز، با اصرار و عجله اعلیحضرت در پیشبــــــــــرد صنایع مملکت و صنعتی کردن مملکت هر چه زودتر و با بالارفتن یکدفعه امکانات مال مملکت، بالارفتن بسیار سریع مصرف انرژی در مملکت، همه این‌ها و با تنگناهای که در کشور وجود داشت بتوانیم یک راه مناسبی را برای قدم گذاشتن در زمینه اتمی پیدا بکنیم .

      بنابراین شش ماه اول تقریبا  شش ماه تفکر بود، تفکر تقریبا با دست خالی مراجعی در مملکت نداشتیم که در زمینه علوم و فنون هسته ای آنقـ پیشرفته باشند که به آنها مراجعه بکنیم متخصص خیلی کم داشتیم و چندنفری که داشتیم پراکنده بودند، حتی روزهای اول من یادم هست که امکان عملی کار را هم نداشتیم. بنده دفتر نداشتم و دفتر و دستکی که من بتوانم کار خودم را بکنم نداشتم که بالاخره مجبور شدم رفتم و در نخست وزیری نشستم که از امکانات نخست وزیری استفاده کنم و گرنه با یک اتاق که در شهر اجاره بکنم هیچ امکان نداشت. در هر صورت کم کم خیلی زود موفق شدم که چهارنفر را دور خودم جمع کنم که اینها متخصص انرژی اتمی بودند و هر کدام در یک کارمیکرد، خودشان هم پس از اینکه خبر تشکیل چنین سازمانی را شنیدن هی تماس گرفتند و آمدند و آماده کار شدند و ما وارد کارشدیم.

      حالا مشکلات اولیه را بگذرم که حقوق نداشتیم که به آنها بدهیم وسیله نداشتیم، اتاق نداشتیم و آنها مینشستند، حالا بنده از آن خاطرات میگذرم که خیلی زودگذر بود و خیلی زود توانستم همه امکانات را بسیج بکنم و الحمدالله بعد هم همه چیز داشتیم. ولی آنچه که مهم بودن برخورد با مسائل مملکتی بود در آن ماههای اول که ما صبح تا عصر تلاش میکردیم کـه خودمان را پیدا کنیم، تضادی که در داستان وجود داشت این بود که از یک طرف فشارهائی که روی ما بود سرعت عمل بود، بنده برمیگردم باینکه سرعت عمل چرا ؟ یک گسترش فوق العاده زیاد برنامه بود که بآن بازمیگردم که چرا و یکی تنگدستی خودمان از لحاظ کادر و كارشناس و امکانات و وسائل بود که آنهم روشن است، یکی هم وسعــــــــــــت برنامه بود. وسعت برنامه را تا آنجایی که بنده یادم هست هیچوقت تا آخرکارهم روشن نشد یعنی هیچوقت تا آخرکاربرنامه انرژی اتمی مملکت بصورت كوانتيتانيو، به صورت عدد ورقم وارد برنامه های مملکتی نشد.

      منبع خبر: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب

      ثبت دیدگاه