مهرشاد ایمانی؛ سرویس تاریخ انتخاب: هر چه قدر همگان جزیره هرمز را به خاک سرخ و نقرهایاش و به غار و دره رنگینکمانش میشناسند، تاریخ این جزیره پر رمز و راز را به قشون پرتغالی و اشغال از سوی بیگانگان و تلاش برای بازپسگیری آن میشناسد. سال ۱۵۰۷ میلادی یعنی در زمان حکومت شاع اسماعیل یکم که پرتغالیها به فرماندهی آلفونسو دو آلبوکرک به این جزیره حمله و در آنجا قلعهای نظامی بنا کردند؛ قلعهای که هنوز هم از آنها به یادگار مانده است. آنها میخواستند با تسخیر هرمز کنترل کامل بازرگانی میان هند و اروپا را از طریق خلیج فارس به دست بگیرند که همین هم شد و اشغال هرمز عملا موازنه قدرت و تجارت را در جهان تغییر داد. پرتغالیها با کنترل بر هرمز، توانستند مسیرهای تجاری خلیج فارس را در انحصار خود بگیرند. آنان از کشتیهایی که از این آبراه عبور میکردند مالیات دریافت میکردند و نفوذ خود را تا سواحل عمان، هند، و حتی شرق آفریقا گسترش دادند. اشغال هرمز، بهشدت بر تجارت ایران با دنیای خارج تاثیر گذاشت. پرتغال توانست بعد از هرمز بدون هیچ مقاومتی قشم و بندر گمبرون -که بعدها نامش به بندرعباس تغییر کرد- را به تسخیر خود درآورند.
وضعیت تا ییش از یک سده بعد ادامه داشت تا سرانجام در سال ۱۶۲۲ یعنی دقیقا ۱۰ اردیبهشت سال ۱۰۰۱ ایران در همکاری با بریتانیا توانست پرتغالیها را از هرمز بیرون و این جزیره را پس بگیرد. در دوران شاه عباس اول، صفویان به اوج قدرت خود رسیدند. شاه عباس که خواهان تقویت تجارت خارجی و کاهش وابستگی به مسیرهای زمینی بود، متوجه اهمیت هرمز شد. او تصمیم گرفت پرتغالیها را از خلیج فارس اخراج کند و جزیره هرمز را بازپس گیرد. برای این کار، نیاز به یک نیروی دریایی قوی وجود داشت که در آن زمان، ایران فاقد آن بود. شاه عباس تصمیم گرفت با دشمن سنتی پرتغال در اروپا، یعنی انگلستان، وارد مذاکره شود. کمپانی هند شرقی انگلیس که به دنبال رقابت با پرتغال و کسب منافع اقتصادی در ایران بود، این فرصت را مناسب دید و همکاری را پذیرفت، اما پیشنهاش به استقلال بحرین باز میگردد. در سال ۱۶۰۲میلادی رکنالدین مسعود، حاکم بحرین که در قلمرو حکومت پرتغالی هرمز قرار داشت، علم استقلال برافراشت و از امامقلی خان، پسر الله وردیخان حاکم فارس، کمک طلبید. امامقلی خان هم از موقعیت استفاده کرد و نیرویی به یاری او فرستاد.. حاکم پرتغالی جزیره هرمز، چند فروند کشتی به بحرین فرستاد و مدتی آتش جنگ در دریا و خشکی بین سربازان ایرانی و پرتغالی روشن بود ولی پرتغالیها نتوانستند کاری از پیش ببرند و به هرمز برگشتند. بازگشت بحرین به دامان کشور مقدمهای شد تا دربار شاه عباس به فکر تصرف دیگر نواحی اشغالی بیفتد. این فتحِ تقریبا آسان که با درایت حاکم فارس صورت گرفته بود، سلطه پرتغالیها را در مرکز خلیجفارس برچید، اما آن را پایان نداد. در اوایل سال ۱۶۰۱میلادی فیلیپ سوم، پادشاه اسپانیا و پرتغال هیأتی را روانه ایران کرد. به دستور او نایبالسلطنه هند پرتغال کشیشهایی با نامهای ژرمینو داکروز و کریستوفولو دااسپریتوس سانتو و آنتونیو دو گوا را به ایران فرستاد. ریاست این هیئت به عهده آنتونیو بود. او و همراهانش در ۱۰ فوریه ۱۶۰۲ به راه افتادند و در اوت ۱۶۰۲ در مشهد به حضور شاه عباس رسیدند. این هیئت سیاسی علاوه بر تبلیغ مسیحیت دو منظور دیگر نیز داشت. یکی آنکه بنیان منافع پرتغال را در ایران که بر اثر فتح بحرین سستی و کاستی یافته بود نیرو و استحکام بخشد و دیگر آنکه شاه عباس را از عقد قرارداد بازرگانی با انگلیس بازدارد. با این حال حوادثی پیش آمد که هیئت سیاسی-مذهبی جدید چندان هم در انجام مأموریت خود ناکام نماند. به این معنی که، چون خبر تصرف بحرین و محاصره گمبرون و تهدید قلمرو هرمز به وسیله سپاهیان ایران به نایبالسلطنه هند رسید، او پنج ناو جنگی همراه دوکاستلو برانکو برای دفاع از هرمز فرستاد، ولی به فرمانده ناوگان دستور داد که تا حد امکان کارها را به صلح بگذراند و جنگ را آغاز نکند.
شاه عباس پس از اطلاع بر این موضوع، چون سخت درگیر جنگ با عثمانی بود، مصلحت را در مماشات با پرتغالیها دید و به حاکم شیراز دستور داد که از محاصره گمبرون و قلمرو امیر هرمز دست بردارد و قوای نظامی خود را به شیراز برگرداند و اراضی گرفته شده از امیر هرمز را باز پس دهد به شرط آنکه ناوگان پرتغال به بحرین نزدیک نشود و بحرین در تصرف ایران بماند. فرمانده ناوگان پرتغل هم، چون دستور صلح و مسالمت داشت، به این حد رضایت داد و بحرین در تعلق دولت ایران باقی ماند. پس از این مطقع هیئتهای دیپلماتیک-مذهبی باز هم از طرف پادشاه اسپانیا افرادی برای بازداشتن شاه ایران از تصرف هرمز راهی ایران شدند. این هیئتها مأموریت داشتند تا قرارداد صلحی با شاه ایران امضا کنند و از این طریق هرمز و دیگر سرزمینهای متصرفی را برای کشور متبوع خود نگه دارد. پادشاه اسپانیا در تمام سفارشهایی که به ایران میفرستاد با این وعده که حاضر است با شاه ایران ضد ترکان عثمانی متحد شود، میخواست زمان بخرد. سرانجام شاه عباس از چنین وضعیتی به ستوه آمد و تصمیم نهایی را گرفت. او به الله وردی خان، حاکم فارس، دستور داد گمبرون را از تصرف پرتغالیها خارج سازد و الله وردی خان نیز فرزندش امامقلی خان را در رأس سپاهی مأمور این کار کرد. در سال ۱۶۱۳ میلادی شهر و قلعه گمبرون به دست ایرانیان افتاد و قلعه پرتغالی ویران شد. این بندر کوچک بعدها ترقی بسیار کرد و به بندر عباس تغییر نام داد؛ نامی که از شاه عباس صفوی گرفته است و در این منطقه مرکز تجارتخانههای انگلیسی و هلندی دائر شد.
شاه عباس در ادامه به امامقلیخان، حاکم فارس، دستور داد تا پرتغالیها به طور کلی از مناطق تحت تصرفشان خارج شوند. برای این منظور شاه عباس برای سرکوب پرتغالیها دست دوستی به سوی رقیب آنها یعنی انگلیسیها دراز کرد و خواستار مشارکت نیروی دریایی کمپانی هند شرقی انگلیس در جنگ با پرتغال و اسپانیا شد. اتحاد ایران و انگلیس برضد پرتغالیها به تدریج صورت گرفت و مذاکرات به کندی پیش رفت. امری که باعث تسریع در کار شد این بود که چهار کشتی انگلیسی، دو کشتی پرتغالی را در دریا به اسارت گرفتند و به جاسک بردند. روی فریر فرمانده پرتغالی با نیروی مجهزی به جاسک حمله برد و بین کشتیهای پرتغالی و انگلیسی رسما جنگ درگرفت. در این جنگ که نخستین برخورد رسمی کشتیهای دو کشور بود پرتغالیها به سختی شکست خوردند و حیثیت سیاسی و نظامی پرتغال در انظار ایرانیان و دیگر ساکنان سواحل خلیج فارس کاستی گرفت و دولت ایران با آرزوی برانداختن تسلط پرتغالیها در خلیج فارس با عمال کمپانی هند شرقی برای برکنارکردن حریف از صحنه سیاست و تجارت با هم همکاری کردند و بعد از یک سال مذاکره در سال ۱۶۲۲میلادی به توافی دست یافتند. توافقی که پنج بند داشت. ۱. ناوگان انگلیسی سربازان ایرانی را به هرمز حمل و با آنان در فتح جزایر اشغالی پرتغال مساعدت خواهند کرد و غنایم جنگی به تساوی میان طرفین تقسیم خواهد شد. ۲. قلعه هرمز مشترکا به تصرف نیروی دو دولت در خواهد آمد. ۳. اسیران جنگی مسیحی به انگلیسیها و اسیران مسلمان به ایرانیان تسلیم خواهند شد. ۴. هزینه لشکر کشی را طرفین به تساوی خواهند پرداخت. ۵. از کالاهای انگلیسی بهجز آنچه برای شاه و حاکم فارس فرستاده میشود حقوق گمرکی اخذ خواهد شد.
سرانجام در اوایل سال ۱۶۲۲ میلادی، عملیات نظامی آغاز شد. نیروهای ایرانی به فرماندهی امامقلیخان ابتدا جزیره قشم را تصرف کردند تا راه تأمین آب شیرین هرمز را قطع کنند. این اقدام باعث تضعیف مقاومت پرتغالیها شد. پس از تصرف قشم کشتیهای انگلیسی با تجدید قوا در بندر گمبرون در حالی که دهها هزار سرباز ایرانی بر قایقها سوار بودند، حمله اصلی را به قلعه هرمز که در تصرف پرتغالیها بود آغاز کردند. نیروهای ایرانی به فرماندهی امامقلی خان در جزیره هرمز پیاده شدند و نبرد سختی با پرتغالیها و متحدان محلی آغاز کردند. نیروی دریایی بریتانیا نیز در دریا کشتیهای پرتغالی را به توپ بستند و بزرگترین کشتی پرتغالها با نام سان پدرو را به آتش کشیدند. کشتیهای دیگر نیز یکی پس از دیگری به توپ بسته شدند. نبرد فتح قلعه ۷۲ ساعت طول کشید. در طی این نبردها ویلیام بافین به خاطر شلیک پرتغالیها کشته شد و در پایان ساعتها جنگ سخت مدافعان باقیمانده پرتغالی همگی تسلیم شده و قلعه در تاریخ ۲۳ آوریل۱۶۲۲ به دست ایرانیان افتاد.
هرچند پس از پیروزی، اختلافاتی بر سر غنائم جنگی و تملک قلعه هرمز بین ایران و انگلستان بروز کرد، اما در نهایت جزیره به ایران واگذار شد و انگلیسیها به امتیازات تجاری خود قانع شدند. بازپسگیری هرمز، ایران را دوباره به قدرتی بزرگ در منطقه تبدیل کرد. با خروج پرتغالیها، کنترل کامل خلیج فارس بهدست ایران افتاد تا امروز که در تقویم، دهم اردیبهشت سالروز بازپسگیری هرمز از دست پرتغالیها با نام روز خلیج فارس عنوان میشود.
منابع:
۱. تاریخ روابط خارجی ایران، عبدالرضا هوشنگ مهدوی
۲. تاب عالمآرای عباسی و خامه اسکندربیگ ترکمان
۳. مقاله نبرد برای آزادی هرمز، صادق راستگو
۴. شاه اسماعیل اول، دکتر منوچهر پارسادوست
منبع خبر: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب