سایت خبری واکیکی
سایت خبری واکیکی
    حساب کاربری
    سبد خرید ( 0 )
      مبلغ قابل پرداخت
      مشاهده سبد خرید
      لامین یامال؛ دوپامین در دنیای همیشه آنلاین!

      لامین یامال؛ دوپامین در دنیای همیشه آنلاین!

      سایت خبری واکیکی

      1404/02/14
      لامین یامال؛ دوپامین در دنیای همیشه آنلاین!

      به گزارش خبرورزشی، بارنی رونای، نویسنده و روانشناس نگاهی متفاوت به لامین یامال دارد. این مطلب را حتما بخوانید...
      لذت تماشای یامال
      همیشه آن آدم هست. هیچ‌وقت آن آدم نباش. در برابر وسوسه‌ی تبدیل شدن به آن آدم مقاومت کن؛ آن‌که همواره مشتاق بازگشت به چیزهای قدیمی، خوب و امن است؛ آن‌که با دیدن هدفون وحشت‌زده می‌شود و از سلفی‌ها بیزار است؛ آن‌که فساد اخلاقی را در مدل موها می‌بیند. اما گاهی معلوم می‌شود که تو همان آدمی. نشسته روی صندلی راحتی، با چشمانی شعله‌ور، بویی شبیه به رخت‌های نم‌خورده، و مشغول خطابه‌سرایی درباره‌ی موضوعی به قدمت حیات انسان.
      و آن موضوع همیشه یکسان است: «می‌دانی آن چیزی که دوست داری؟ خب، در واقع بد است. و حالا می‌خواهم خیلی مفصل توضیح بدهم چرا.» این بار هم آن آدم برگشته. و حالا درباره‌ی لامین یامال حرف می‌زند. ازش لذت بردی؟ واقعاً لذت بردی؟
      بارسلونا تیم اعتیادآور
      در حقیقت، لذت بردن از بازی بارسلونا و اینتر چهارشنبه‌شب، اجتناب‌ناپذیر بود؛ بازی‌ای که به نمایشی خیره‌کننده از فوتبال بدل شد. بارسلونا این روزها تیمی است اعتیادآور، نه فقط به‌خاطر توانایی‌شان در حفظ توپ، بلکه به‌خاطر سبک بازی‌شان؛ همیشه پرریسک، خلاق، همچون راه رفتن بر روی سیم نازک، اجراشده توسط مردان لاغراندام و جدی‌چهره‌ای که انگار از پر و کش ساخته شده‌اند.
      جن شرور بارسلونا
      اخیراً بحث‌هایی در گرفته درباره‌ی بازیکنان مدرن که گویی بیش‌ازحد مهندسی‌شده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد بارسلونا هنوز شخصیت‌های تاکتیکی و فیزیکی خاص خودش را می‌سازد. آن انتقال‌دهنده‌ی نامرئی توپ، جن کوتوله‌ی همه‌فن‌حریف دریبل‌زن، جن شرور در کناره‌ها. مثلاً فِرمین لوپز دقیقاً چه‌کاره است؟ هیچ‌کس نمی‌داند. حتی فرمین لوپز هم نمی‌داند. اما خوب است. در برابر اینتر، بازی تماماً از دل فرنکی دی‌یانگ عبور می‌کرد؛ نیمی از وقت را صرف دعوا با داور می‌کرد، باقی وقت را با ظرافتی چنان دقیق در زمین می‌لغزید که انگار کفش باله پوشیده باشد.
      تو هنوز به یامال فکر می کنی؟
      اما بهترین بخش بازی چهارشنبه، تضاد کلاسیکی از سبک‌ها و حتی دوران‌ها بود. اینتر یادآور شیوه‌ای دیگر از خوب‌بودن بود: مدافعانی قوی، ترکیب‌هایی مستحکم، بی‌اهمیت به توپ‌نداشتن. آن‌ها در مونتژوئیک عالی بودند، ضعف بارسلونا در دفاع ایستگاهی را آشکار کردند، خط دفاعی بسیار بالا را – که انگار باگ یا چالشی بود – به رخ کشیدند، و تضادی ملموس خلق کردند که ذهن را به بازی وامی‌داشت… ولی تو هنوز به لامین یامال فکر می‌کنی، نه؟
      و بله، این حواس‌پرتی عمدی بود از موضوع یامال، تا نشان دهم که چطور تمام توجه‌ها در جریان و پس از بازی به‌طرز عجیبی و تک‌بعدی معطوف به لامین یامال شد.
      لامین یامال نتیجه بازی بود
      لامین یامال مقدمه‌ی بازی بود، نتیجه‌ی آن بود، و حتی تفسیر تلویزیونی آن هم بود؛ که در بسیاری از دقایق تنها شامل فریادهای «خدای من» از زبان ریو فردیناند می‌شد. در نیمه دوم باید هی امتیاز را چک می‌کردی تا مطمئن شوی نتیجه واقعاً ۶-۱ به نفع بارسا نیست (لامین یامال ۶)، و نه یک تساوی ۳-۳ و نتیجه‌ای خوب برای اینتر.
      اینترنت هم طبق معمول به عبادت مردانه دچار شد. گفت‌وگوهای رادیویی فردای بازی همه درباره‌ی «او از مسی در این سن بهتر است» بود. این حس می‌داد که مبالغه حالا دارد با واقعیت هماهنگ می‌شود؛ واقعیتی که می‌گوید لامین یامال در حال حاضر بااستعدادترین بازیکن هجومی دنیاست، و تازه‌ترین چهره از نسل بازیکنانی که هر بیست سال یک‌بار ظهور می‌کنند.
      یامال یا مسی؟
      مقایسه با مسی در این مقطع راه به جایی نمی‌برد، اما آن دو یک اشتراک واضح دارند. نخست، رابطه‌ی عجیب با توپ؛ توانایی دمیدن جان در توپ و انجام کارهایی کاملاً شخصی با آن. تابستان گذشته در مونیخ بودم، وسط فشرده‌ترین و پر فشارترین بازی تورنمنت، ناگهان ایستاد، از آدرین رابیو گریخت مثل بچه‌ای که با سگ دوست‌داشتنی شوخی می‌کند، و سپس ضربه‌ای با قوسی عجیب زد؛ توپی که در هوا معلق، فرودآمده و به نقطه‌ای رفت که انگار اصلاً گزینه‌ی معقولی برای شوت نبود.
      دوم، رابطه‌ای است با زمان و فضا؛ نوعی بینایی مگسی، توانایی دیدن همه‌چیز در حرکت آهسته. گل لامین یامال چهارشنبه‌شب، شامل سر خوردن در کانال نامرئی هوا بود، سپس انجام حرکتی ناممکن با پا در میانه‌ی گام، تغییری بی‌دغدغه در نقطه‌ی تماس با توپ، تا از زاویه‌ای بسته و روبه‌رو، گل‌زدن را نه‌تنها ممکن، که کاملاً منطقی جلوه دهد.
      نابغه دنیای آنلاین
      پس لامین یامال نابغه است. نبوغ خوب است. قبلاً هم نابغه دیده‌ایم. اما او از جهات دیگری نیز جذاب است. عمدتاً به این خاطر که چیز تازه‌ای‌ست؛ نخستین ابرستاره‌ای که به‌طور کامل در دنیای افراطاً آنلاین ما رشد کرده، موجودی برای مصرف، پرستش، موشکافی و هیچ‌گاه تنهاگذاشته‌نشدن، از نخستین روزهای نوجوانی‌اش، مجبور به معنا داشتن، به اجرا گذاشتن، تا حدی از شدت درونی‌سوز که فقط در این نسخه از جهان ممکن شده. و سؤال این است که چه بر سر او خواهد آمد؟
      او همچنین کاملاً مدرن در سبک بازی‌اش است.

      ستاره اعتیادآور

      تماشای لامین یامال حس عجیبی دارد. چرا این‌قدر لذت‌بخش است؟ چرا نمی‌توانم چشم از صفحه بردارم؟ فکر می‌کنم چون سبک بازی او دقیقاً با نحوه‌ی مصرف ما از دنیا سازگار است. وظیفه‌اش گرفتن مداوم توپ، حل مسئله، ابداع، یافتن فضا و زاویه است.
      و چون بارسا همیشه توپ را دارد، او دائماً این کار را انجام می‌دهد. این کاملاً اعتیادآور است؛ ضربه‌ای پیاپی از لذت، فوتبالیستی که برای دنیایی ساخته‌شده که مغزمان به حلقه‌ی بی‌پایان نور و هیجان وابسته شده. ما به این ضربه نیاز داریم. و لامین یامال اساساً حلقه‌ای بی‌پایان از تصویرهای اسکرول‌شونده است.
      بت پرستی نوین در فوتبال
      در همین مسیر، او نماد تغییری فرهنگی نیز هست؛ تغییری از تیم‌ها به‌سوی افراد. ورزش نخبگان به‌سوی نوعی فرهنگ بُت‌پرستی رفته است؛ تمایلی عجیب در میان هواداران و خبرنگاران برای شیفتگی حسی نسبت به افراد، لحظات، نمای نزدیک‌ها، وانمودی که این ورزشکاران موجوداتی نیمه‌الهی‌اند که باید آشکارا ستایش شوند.
      و البته این منطق اقتصادی دارد. افراد آسان‌تر به فروش می‌رسند. برای مخاطب غیرطرفدار هم معنادارترند. اظهار نظر درباره‌شان نیز ساده‌تر است. دیگر نیازی به درک آن سیستم‌های پیچیده‌ی فوتبالی نیست. توپ طلا! احساس گرم! کیک! استیک تبرمانند پوشیده از طلا! لامین یامال!
      یامال از نتیجه مهم تر است!
      آیا او می‌تواند سالم از این ماجرا بیرون آید؟ فوتبال بر همه‌چیز چنگ می‌اندازد، تو را می‌کشد، اجزای حیاتی‌ات را می‌فرساید. بارسلونا همیشه سعی کرده خود را باشگاه خوب، مظلوم و اواک‌ها معرفی کند، اما در عین حال نهادی است که گرسنگی شدید تجاری آن را به جلو می‌برد. برای مدیران، لامین یامال یک اهرم مالی است. چه خوش‌شانسی خارق‌العاده‌ای، در زمانه‌ای با بدهی عظیم، که چنین چیزی پیدا شده: قابل‌فروش‌ترین بازیکن جوان دنیا. بهترین نتیجه برای بارسا چهارشنبه‌شب چه بود؟ بردن بازی؟ یا پیروزی واقعی همان لحظه‌ی جهانی لامین یامال، آن جشن فریادزده‌ی برند شخصی؟ کدام پول بیشتری می‌آورد؟
      برقص و به رقصیدن ادامه بده!
      ابرستاره‌ها همیشه بی‌رحمانه در معرض دید بوده‌اند. شاید در مورد مسی و رونالدو، یک وقفه‌ی کوتاه وجود داشت؛ لحظه‌ای که ایده‌های مدرن رفاه و پول کافی برای محافظت از خود، با وجود داشتن سایه‌هایی برای پنهان‌شدن، تقاطع پیدا کردند. اما لامین یامال چنین امکانی ندارد.
      او آن‌جاست، در حال رقصیدن برای جهانی که غرق در پرستش و خشم است. آن کار را ادامه بده، آن درخشش شیرین را در رگ‌های دیجیتال مشترک ما تزریق کن. و هرگز، هیچ‌گاه، متوقف نشو. یا شکست نخور. یا شک نکن. برای خودت، و برای ما.

      منبع خبر: خبرورزشی

      ثبت دیدگاه