خبرورزشی | میکل آرتتا از آرسنالی ها خواسته بود: «هر توپی را لگد بزنید.» اما شاید لگد زدن به خویچا کواراتسخلیا مفیدتر بود. در همان دقایقی که روند این دیدار رفت و حتی سرنوشت این جدال را رقم زد، وینگر جنگجوی پاری سن ژرمن هیچکس حریفش نبود.
کواراتسخلیا ۲۴ ساله با جورابهایی پایینکشیده و عضلات براق ساق پایش یادآور جک گریلیش است. اما مقایسهها همینجا تمام میشوند.
در دقیقهی چهارم وقتی توپ را در سمت چپ گرفت، بهجای مکث و بازگشت، با هدف به دل دفاع زد. راه نرفت، دوید. و با آن، آرسنال را نیز به وحشت انداخت.
او به حفظ توپ قانع نبود، بلکه آن را به خطر انداخت. پاداشش؟ گل نخست از عثمان دمبله. حرکت بیرحمانهای از عقب تا جلو؛ توپ در دل دفاع آرسنال چنان روان گذشت که گویی چاقو در کرهی داغ میلغزد. اما این برش، کار کواراتسخلیا بود.
آرسنال باید راهی برای جلوگیری از خونریزی پیدا میکرد. ابتدا یک بازیکن مراقبش شد، بعد دو، و باز هم کرنر گرفت. سه مدافع شدند: یورین تیمبر، ویلیام سالیبا و بوکایو ساکا – و با این حال، خطای آشکار تیمبر میتوانست پنالتی باشد. آرتتا وقتی به سکوها نگاه میکرد و دست تکان میداد، این تصور پیش میآمد که دنبال نیروی کمکی است.
و این تنها ۲۰ دقیقه از بازی گذشته بود. آرسنال از نفس افتاده بود و بیبرنامه.
تیمبر تصمیم گرفت بهجای فوتبال، کواراتسخلیا را لگد بزند – که البته برای چند دقیقه هم جواب داد. اما اگر مشت چپ اثری نکرد، شاید مشت راست کارساز باشد. اینجاست که دزیره دوه وارد میشود.
او، مانند ما، تماشاگر هنرنمایی اولیهی کواراتسخلیا بود. حالا نوبت درخشش او بود، اما این آرسنال بود که از شدت درخشش پایش را گم کرد – یا بهتر بگوییم، مغلوب پاهای دوه شد.
سرعت حرکات او چنان بالاست که مدافعان گویی ستاره میبینند – و خود او نیز اکنون یکی از ستارههاست. در حال حاضر، هیجانانگیزترین نوجوان فوتبال جهان است – حتی بالاتر از لامین یامال بارسلونا.
اولین لمس توپش با قیچی برگردانی بود که دو مدافع آرسنال را به سلمانی فرستاد. از دیدگاه تماشاگران بیطرف، نمایشی تماشایی بود. اما ساکا و هواداران ۶۰ هزار نفری آرسنال، چندان لذتی نمیبردند. با این حال، ساکا به خود آمد و تصمیم گرفت جامهی قهرمان را از دوش کواراتسخلیا بدزدد.
ساکا در مجموع فصل خوبی نداشته است. با این حال، تبلیغات اخیر در بازگشتش خلاف این را نشان داده. در ۱۲ ماه گذشته، تنها ۱۳ گل در ۴۴ بازی ملی و باشگاهی بهثمر رسانده.
در یورو، با یک گل سرنوشتساز برای انگلیس، از انتقادات رها شد. لحظههایی پراکنده – مثل بازی با رئال مادرید یا فولام – نماد عملکرد او در ماههای اخیر بودهاند. و امشب، او به لحظهای دیگر نیاز داشت.
آرسنال بالاخره جان گرفت و ساکا شد نبض تپندهی این بیداری. نیمهی نخست با شتاب و پیشروی او بسته شد؛ گویی نسخهی تازهای از کواراتسخلیا.
تلاشش فرصت گل برای گابریل مارتینلی رقم زد، اما کفش او تنها یک شماره کوچک بود برای بهثمر رساندن.
مارتینلی – گمنامترین وینگر میان چهار نفر حاضر – سپس در موقعیت گل قرار گرفت اما توپ را مستقیماً به دوناروما شوت کرد. شاید ساکا راهی برای عبور از غول ایتالیایی مییافت.
تا آن زمان، کواراتسخلیا شمشیر را کنار گذاشته و سپر بهدست گرفته بود. بارها گفتهاند – بیش از اندازه – که او بازگشتیست به وینگرهای قدیم. اما این مقایسه هم ناعادلانه است. جورج بست و کریس وادل دنبال ساکا اینطور نمیدویدند.
اما کواراتسخلیا دوید. استایل جایش را به تأثیرگذاری داد و PSG با کمک او برتریاش را حفظ کرد – برتریای که احتمالاً بلیت فینال مونیخ را برایشان صادر خواهد کرد.
بر اساس آنچه دیدیم، کواراتسخلیا و PSG بیشتر از آرسنال سزاوار حضور در فینالاند.
او بهترین وینگر بازی بود، اما بهترین بازیکن میدان نیز شد – بهخاطر عملکردش در نیمهی دفاعی زمین: تکل، تعقیب، و آزار بیوقفهای که تیمبر حریفش هرگز از پسش برنیامد.
او بود که توپ را از دروازه بیرون کشید وقتی آرسنال برای تساوی فشار آورد. او بود که باهوشانه یک ضربهی ایستگاهی به حریف هدیه داد. و او بود که در دقیقهی ۹۰ هنوز با همان انرژی دقیقهی اول میدوید.
او چیزیست که تا بهحال ندیدهایم.