دههی گذشته رنسانسی برای جیسن تاد، دومین رابینِ بتمن بود که مایهی دگرگونی جایگاه این کاراکتر شد. او در سریال Titans حضور پیدا کرد، در بازی Batman: Arkham Knight مورد استفاده قرار گرفت، انیمیشن Batman: Under the Red Hood با محوریت او ساخته شد، رهبری گروه آنتیهیروهای خودش را در دنیای کمیکها به دوش گرفت و با انیمیشن Batman: Death in the Family به نمایش درآمد. ولی مدتی به درازا میکشد تا جیسن تاد از سایهی روایت پرآوازهی خود بیرون آید. از بین همهی رابینهای شوالیهی شنلپوش، مرگ جیسن تاد شناختهشدهتر از دیگران است.
با این حال، نزدیک بود که او زنده بماند. در سال ۱۹۸۸ دیسی کامیکز تصمیم مرگ این شخصیت را در اثر چهار شمارهای A Death in the Family بر اساس یک نظرسنجی گرفت. تیم آفریننده برای این که از برنامهی انتشار پس نیفتند برای هر دو سناریوی ممکن آماده شده بودند؛ یک مسیر برای مرگ جیسن تاد و دیگری برای زنده ماندن او. مسیر تراژیک روایتی بود که راه به کمیکها باز کرد. در این نوشتار به سراغ مسیری میرویم که در آن دومین رابین زنده میماند تا نمایان شود اگر جیسن تاد نمیمرد چگونه مایهی دگرگونی داستانهای بتمن میشد.
«ما پسر شگفتانگیز را نکشتیم. خوانندگان کشتنش.»

داستان A Death in the Family از شمارهی ۴۲۶ تا ۴۲۹ سری بنیادین Batman در جریان بود. دنی اونیل که ویراستار آن زمان بتمن بود در نخستین پینوشتش در اولین نگارش کلکسیونی این روایت این گونه نوشت که «ما پسر شگفتانگیز را نکشتیم. خوانندگان کشتنش».
چرا تیم دیسی تصمیم مرگ یک کاراکتر برجسته را به خوانندگان واگذار کردند؟ پاسخ به آمیزشی از تکنولوژیهای تازه و سنتی بازمیگردد. کارکنان شرکت ایدهی استفاده از سیستم مدرن نظرسنجی تلفنی در آن دوران را سبک و سنگین میکردند تا خوانندگان دیسی بتوانند نقشی در پیش رفتن روایت بازی کنند.
در واقع، سیاستمان در توجه به دیدگاههای هواداران که در نامهها بیان و گفتگوهایی که در گردهماییها و فروشگاههای کمیک انجام میشد را گسترش بدهیم.
دنی اونیل در سال ۱۹۸۸اما این نظرسنجی نمیتوانست هر پرسشی باشد. باید چیزی میبود که ویراستاری دیسی به راستی میخواست که خوانندگان نسبت به آن بیان نظر کنند. از آن جایی هم که هر تماس تلفنی برای یک خواننده ۵۰ سنت هزینه میداشت، میبایست چیزی باشد که طرفداران به طور کلی نسبت به آن اهمیت دهند. بر اساس گفتهی اونیل، جیسن تاد «کاندید منطقی» بود.
چنین چیزی به این دلیل نبود که دنی اونیل یا هر کدام از دیگر اعضای تیم بتمن از این کاراکتر خوششان نمیآمد، بلکه انگار خوانندگان کمیکهای شوالیهی تاریکی نسبت به او دیدگاههای ناسازگار داشتند. میشود تاد را چیزی همتای پدیدهی عادی در دنیای امروز دانست: نخستین ریبوت از ایدهای که ۴۰ سال نوستالژی پشت آن قرار داشت.
مسئلهی رابین

در ابتدای دههی ۸۰، دیک گریسن برای هویت رابین پیر شده بود و تبدیل به نایتوینگ شد تا بتمن برای اولین بار از سال ۱۹۴۰ دستیاری نداشته باشد. جیسن که توسط جری کانوی و دان نیوتون پدید آمد در سال ۱۹۸۳ به عنوان یک نمونهی مشابه از گریسن رونمایی شد؛ یک بچهی اهل سیرک دیگر که دلی از جنس طلا داشت. ولی چند سال بعد، Crisis on Infinite Earths این فرصت را ایجاد کرد تا هر چیزی از دنیای دیسی بازنویسی شود. در این میان جیسن تاد دگرگونیهای بزرگی به خود دید.
اکنون او یک بچهی خیابانی بود که نخستین بار شوالیهی شنلپوش را هنگامی ملاقات کرد که تلاش داشت تایرهای بتموبیل را بدزدد. این پسر بچهی بیاحساس و سرکش با تشویق بروس و به این امید که بتواند از زندگی مجرمانه دور شود تبدیل به رابین شد. با این حال، دیک گریسن بخش سر به راه جفت دینامیک به شمار میآمد، جیسن تاد انگیزههایی ناگهانی از خود نشان میداد که بتمن میبایست جلویشان را میگرفت.
تا جایی که ادیتوریال دیسی میتوانست ببیند، طرفداران نسبت به جیسن دو دسته شده بودند. آیا این نگارش از رابین منبع دلسوزی، درام و چالش برای بتمن بود؟ یا یک افت اعصاب خردکن به شمار میآمد که شایستهی عنوانی نبود که به واسطهی دیک گریسن جایگاه افسانهای یافته بود؟ یک رأیگیری دموکراتیک جواب این سوال خواهد بود.
مرگی در خاندان
شمارهی ۴۲۶ کمیک Batman در سال ۱۹۸۸ با تیم خالقی متشکل از جیم استارلین و جیم آپارو، خط داستانی A Death in the Family را آغاز کرد که در آن جیسن تاد میفهمد مادر بیولوژیکیاش احتمالاً هنوز زنده است و برای همین سفری را شروع میکند تا هویت او را بیابد. از سوی دیگر، بتمن به این پی میبرد که کفگیر جوکر به ته دیگ خورده است و برای جور کردن پول میخواهد یک کلاهک اتمی را به تروریستها بفروشد.
به طرز شگفتی این دو مسیر روایی با یکدیگر برخورد میکنند. در شمارهی ۴۲۷، بتمن به جیسن دستور میدهد تا وقتی که خود او از متوقف کردن یک کاروانی پر از گاز مرگبار بازنگشته است به سراغ جوکر نرود. ولی جیسن که نگران زندگی مادرش بود کار خود را میکند. بدین گونه جوکر موفق میشود تا او را گیر بیندازد، با یک دیلم تا سر حد مرگ را بزندش و تاد را در یک انبار پر از مواد منفجره رها کند. در صفحات پایانی این شماره میبینیم که بتمن زمانی سرمیرسد که تنها میتواند انفجار انبار را تماشا کند. سپس در این کمیک یک نظرسنجی ارائه میشود که از مخاطبان میخواهد با شمارهای تماس بگیرند و سرنوشت جیسن تاد را مشخص کنند.
استارلین دو نسخه از شمارهی ۴۲۸ کمیک Batman را نوشت و جیم آپارو و مایک دیکلارو نیز بر اساس هر دوی آنها صفحات ویژهای را به صورت متفاوت طراحی کردند. در کتاب Batman: The Complete History میتوان نمونهای از این طراحیهای متفاوت را دید. در این کتاب دیده میشود که بتمن بدن له و لوردهی جیسن را در دست دارد و کاملاً وارون چیزی که در کمیک منتشرشده وجود دارد، چهرهاش با یک لبخند عجیب رو به آسمان است. به جای اندوه و سکوت تراژیک، شوالیهی تاریکی حالا فریاد میزند «اون زندهست! خدا رو سپاس!».
بن لی کلیر، آرشیویست دیسی، در مورد وضعیت آن دوران میگوید که همه نگران بودند و هیجان آشکار شدن نتیجه را داشتند. اونیل (که خودش رأی به زنده ماندن جیسن تاد داده بود) و شمار دیگری از عوامل، هر چند دقیقه یک بار به شمارهای خاص که نتیجهی لحظهای نظرسنجی را برایشان مشخص میکرد، زنگ میزدند و به هیجان و نگرانی آنها افزوده میشد.
در آرشیوهای دیسی میتوان صفحات متفاوتی از آرک A Death in the Family دید که در آنها جیسن در بیمارستانی در ایالات متحده به کما رفته است. همچنین دیک گریسن حضور دارد که وارد اتاق دومین رابین میشود. البته این صفحات ناقص هستند و حتی میتوان در آنها یادداشتهایی از تیم آفریننده را برای تغییرات هم دید. برای نمونه در صفحهی حضور دیک گریسن در اتاق جیسون تاد، نوشته شده است که به جای او، آلفرد در اتاق باشد و در عوض دیک گریسن به کمک بروس در پیدا کردن جوکر برود.
در صفحات نسخهی منتشرشده از شمارهی ۴۲۸ کمیک Batman، مراسم خاکسپاری جیسن در جریان است و آلفرد نیز از بروس میپرسد آیا باید به دیک گریسن خبر دهد یا نه. هر چند در هر دو نگارش، بتمن پاسخ کموبیش یکسانی میدهد: «خودم این کار رو انجام میدم. از این به بعد نیازی به کمک نیست… میخوام که این جور باشه.»
دیگر جفت بیجفت؟
در طول ۳۶ ساعت نظرسنجی، خط مشخصشده ۱۰۶۱۴ تماس دریافت کرد (که ۵۳۰۷ دلار هزینه برای خوانندگان در بر داشت) و نتیجه آن به تصور دیسی مهر تأیید زد: طرفداران در مورد جیسن تاد در دو جبههی متفاوت بودند و مرگ او نیز فقط به خاطر ۷۲ رأی بیشتر رخ داد. البته اونیل در سالهای بعد بیان کرد که هیچ مدرکی مبنی بر درست بودن نظرسنجی ندارد. حتی شنیده بود که یکی از مخاطبان، کامپیوترش را به گونهای برنامهریزی کرده بود که برای ۸ ساعت، هر ۹۰ ثانیه با خط مورد نظر تماس بگیرد.
در هر حال، مرگ جیسون تاد اتفاق افتاد اما بر خلاف اکثر مرگهای کمیک بوکی، او نه فراموش شد و نه به سرعت دوباره بازگشت. این ماجرا تبدیل به یکی از محوریترین بخشهای زندگی بتمن از سویهی روانی در دو دههی آتی شد. هر بار که کسی میپرسید چرا بتمن ترجیح میدهد تنها کار کند، چرا نسبت به همپیمانانش سختگیر است، چرا از این خشمگین میشود که دیگران نقش یک ویجلنتی را بازی میکنند، هواداران به قابی شیشهای در بتکیو اشاره میکنند که رخت یک نوجوان را در خود جای داده بود.

حتی وقتی در دههی ۹۰ میلادی که چرخه مرگ و زنده شدن کاراکترهای کمیک بوکی داغ شده بود خبری از بازگشت جیسن تاد نشد. مرگ او را در کنار مرگهایی به مانند عمو بن پارکر، گوئن استیسی و توماس و مارتا وین قرار گرفته بود. تا سال ۲۰۰۵ طول کشید تا دومین رابین احیا شود، سراغ گرفتن انتقامش از جوکر برود و سوگند بخورد تا تقابل بتمن با جرم و جنایت را با روشهای خودش و با هویت رد هود ادامه دهد.
گرفتن یک رابین، هر رابینی، از بتمن کار ریسکی بود. بعضی از تاریخدانان فرهنگ فراگیر دلیل آوردهاند که رابین یکی از اجزای حیاتی در محبوبیت نیم قرنی بتمن بود، وزنهی تعادل الزامی برای تاریکی بنیادین روایتهای بتمن، و من نیز مطمئن نبودم که آنها اشتباه میکنند.
پینوشت A Death in the Family دنی اونیل در سال ۱۹۸۸بتمن در همهی زمان پس از مرگ جیسن تاد تنها نبود. تقریباً شش ماه بعد از مرگ دومین رابین، تیم دریک توسط مارو وولفمن و پت برادریک زیر نظر اونیل معرفی شد. تیم (که نام او از تیم برتون، کارگردان فیلم Batman گرفته شده بود) پسری شاداب به شمار میآمد که در هنگام مرگ والدین دیک گریسن، بین تماشاچیان سیرک بود. او خودش توانست متوجه شود که بتمن و رابین در واقع بروس وین و دیک گریسن هستند. تیم فعالیتهای آنها را با علاقه دنبال میکرد و به این ترتیب متوجه شده بود که بتمن پس از مرگ جیسن تاد دچار چالشهای روحی شده است.
اگر دیدگاه مخاطبان برای مرگ جیسن تاد را در نظر بگیریم، راحت میتوان درک کرد که چرا چنین روحیات و پیشزمینهای برای تیم دریک در نظر گرفته شده است. تیم تا جای ممکن به دیک گریسن نزدیک شده بود تا حس غصب شدن میراث دیک توسط شخصیتی متفاوت ایجاد نشود. همانند خونندگان، تیم به عنوان یکی از طرفداران بتمن و رابین بزرگ شده بود.

هدف اولیهی تیم این بود که دیک گریسون را وادار کند تا دوباره رابین شود، نه این که خودش تنپوش سایدکیک بتمن را بپوشد. با این حال وقتی تو-فیس، شوالیهی نگهبان گاتهام و نایتوینگ را گیر انداخت، تیم مجبور شد با هویت رابین وارد میدان شود. بعد از این ماجرا نیز میگوید حاضر نیست بدون رضایت بتمن و نایتوینگ دوباره لباس سایدکیک شوالیهی تاریکی را بر تن کند. تیم برای ۲۰ سال نقش رابین را بازی کرد تا این که نوبت به پسر بیولوژیکی خود بروس، یعنی دیمین وین رسید. ولی اگر جیسن تاد زنده میماند، داستانهای بتمن چگونه دگرگون میشدند؟
در دورهای که جیسن هنوز در کما بود، احتمالاً شوالیهی شنلپوش فعالیت تکی خود را دنبال میکرد. شاید اونیل و تیم پدیدآورندهی کمیکهای بتمن تصمیم میگرفتند تا جیسن را برای مدتی از داستانها دور نگه دارند، بگذارند این کاراکتر کمی از ذهن هواداران پاک شود و سپس به او این فرصت را دهند که شایستگی خود را برای پوشیدن رخت رابین اثبات کند.
شاید چنین روندی کمتر از یک سال در جریان میبود و با جیسنی سر-به-راهتر روبهرو میشدیم که به خاطر سرپیچی از دستورات بتمن، نزدیک بود کشته شود. حتی ممکن بود جیسن بخواهد تا دیک دوباره رابین باشد و ماجراهای تیم دریک برای خود جیسن اتفاق بیفتد.
الآن تنها میتوان گفت که به خاطر ۱۰۶۱۴ تماس تلفنی (و احتمالاً یک فرد با یک کامپیوتر) است که دومین رابینِ بتمن با مرگی اندوهناک، استادش را ترک کرد تا این که پس از گذر سالها با هویتی متفاوت به نام ردهود دوباره جای خود را در داستانهای بتمن بیابد.
منبع خبر: ویجیاتو